بازيافت زباله راهي است به سوي زندگي بهتر در زميني پاک.***** بازيافت باعث صرفه جويي در مواد اوليه مي شود.******جداسازي کاغذ از زباله گامي است در جهت حفظ سرمايه هاي ملي********

اخبار

پاکبانان خادمان واقعی،صمیمی و بی ادعای جامعه ما

پاکبانان خادمان واقعی،صمیمی و بی ادعای جامعه ما

نویسنده: خانم خدیجه آقازاده/پنجشنبه, 20 دی,1397/دسته ها: دسته اخبار

رتبه بندی این مطلب:
5/0

  مجتبی حسینی کارشناس روابط عمومی سازمان

صبح های سرد و زمستانی اگر فقط چند قدم در کوچه و خیابان های شهر برداریم دستانی را میبینیم که آکنده از دستکش ولی باز می‌لرزند. کار رفتگران سخت و طاقت‌فرساست، همه این را می‌دانیم و می‌گویند، اما تا در کنارشان نباشیم و نبینیم، نمی‌توانیم درک کنیم معنای این سختی چیست؟ تا یک شب زمستان از خانه گرممان بیرون نیاییم و جاروکشیدن و جمع‌کردن زباله‌های کنار خیابان را نبینیم، نمیتوانیم این سختی را درک نمی‌کنیم.

اگر دم‌ دم‌های صبح که سرما استخوان را می‌سوزاند با آنها کنار پیت حلبی‌ای که تکه‌های چوب در آن شعله‌ور است، ننشینیم و جرقه‌های آتش به سر و رویمان نپرد، عمق این کار طاقت‌فرسا را درک نمی‌کنیم!

نه من و نه تو اینها را نمی‌دانیم؛ که اگر می‌دانستیم، بی‌خیال و گاه از سر تفنن زباله‌ها را از پنجره ماشین به خیابان پرتاب نمی‌کردیم. که اگر می‌دانستیم، کیسه‌های زباله‌ را بی‌خیال در کنار پیاده‌رو رها نمی‌کردیم، به‌واقع نمی‌دانیم که این‌طور رفتار می‌کنیم! نمی‌دانیم که این شب‌ها رفتگر محله ما چه می‌کند! شاید فیلم‌ها و قصه‌ها گوشه‌ای از زندگی این انسان‌های شریف را باز بگویند؛ اما دریچه دوربین و مرکب قلم‌ها هم راهی به عمق جان آنها ندارند.

هیچ‌یک از ما نمی‌دانیم وقتی آن جاروی دسته چوبی در دستانی پینه‌ بسته بر آسفالت خیابان می‌ساید و برگ‌های پاییزی را با تلی از زباله می‌زداید، در دل آن پاکبان چه می‌گذرد؟

هیچ‌یک از ما نمی‌دانیم در سرش چه غوغایی است، درست همان دم که پیش از طلوع خورشید زیر لب نوای مرغ سحر را زمزمه می‌کند.

گویا این انسان‌های شریف و مهربان در هیاهوی شهر و محله‌های امروزی همان خلق‌وخوی دیرین را در سر و دل حفظ کرده و امین مال و جان مردم هستند. بعضی وقت‌ها با خودم فکر می‌کنم انگار اینان، اینها که کمتر از مال دنیا بهره دارند، دلشان دریایی‌تر است، انگار جارویی جادویی دلشان را از زنگارهای این دنیا پاک کرده است.

آری! پاکبانان را میگویم ، لباسشان فسفری است و دلشان آبی، نان بازویشان را می خورند، نان آفتاب خوردن هایشان را و نان کبودی دستانشان را از سردی بی رحم هوا در فصل خوب زمستان، می گویند کار برای مرد حکم جهاد دارد و چه صادق است این عبارت برای چنین مردانی، برای همه مردانی که برای کسب روزی حلال و اعتقاد به آموزه های دینی و عمل به وظایف انسانی و دینی خود، گرد و خاک را به جان خود می خرند تا مبادا دل خاکی خود را اسیر بی رحمی ها کنند.

رفتگران، قشر زحمت کش و قابل احترام جامعه اسلامی ما می باشند که هرگز نمی توان زحمات آن ها و خدمتی که به مردم در جهت حفظ نظم شهرها می کنند را نادیده گرفت،

تعداد نمایش ها (292)/نظرات (0)

کلمات کلیدی:

نام شما
ایمیل شما
عنوان
پیام خود را وارد کنید ...
x

پیام مدیر عامل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هادی بصاری - رئیس سازمان

رفت و روب معابر شهری

نظرسنجی

میزان رضایت مندی شما از نحوه توزیع کیسه های مخصوص زباله های خشک چقدر است؟

ثبت نظر  نمایش نتایج

اوقات شرعی

آمار بازدید
دی ان ان